محل تبلیغات شما

هواي ديدنت دل را ربوده و هواي شنيدنت هوش از سمع برده
وسوداي گريختن از تو هرگز به وصال نخواهد رسيد
شبنم و ژاله بستان خبري از تو ندادند و من منتظر بارانم شايد خبري شود
منتظر سيلابم شايد مرا با خود ببرد و عشقت را در يادم زنده و زنده تر كند
اما افسوس كه تيغ تيز زمان جگرم را پاره پاره كرد
اي كاش دوريت را پاياني و فراقت را انتهايي بود
اي كاش شعله هاي تنهايي اينقدر زبانه نكشد
اي كاش شرر زخم پوسيده دل تازه نكند
اي كاش مي شد تو را در كنار خود مي ديدم
اي كاش كنج نگاهت استراحتگاه امن من مي شد
اي كاش سوز سرماي زمستان جدايي با دستان پر از مهر و صفاي تو بدل به گرماي عشق مي شد

اي كاش صبوي صبرم نمي شكست تا اينگونه آواره بيايان تنهايي شوم
اي كاش جام گواراي وصالت را مي توانستم تا انتها بنوشم
اي كاش نظرم به نگاهت مي افتاد

اي كاش تنم خسته از اين راه نبود
اي كاش سرم مانده به اين راه نبود

اي كاش نگاه شررانگيز وغم يار نبود
اي كاش به بستان خبر از نار نبود

باضربه ای شکسته شدن،عاقلانه نیست

درراه عشق خسته شدن،عاقلانه نیست

درخاطرات پنجره،جایی نوشته است:

فصل بهار،بسته شدن عاقلانه نیست!

 

تودلیل زندگیمی... .

دلت جای دگربود....وغمت کنج دل ما

كاش ,مي ,تو ,نبوداي ,دل ,زنده ,نبوداي كاش ,راه نبوداي ,را در ,مي شد ,اي كاش

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

love66s.blogfa.com ذهن خسته حقوق خصوصی -حقوق تجارت و حقوق بین الملل معرفی کتاب